در شرایط کنونی افغانستان که فقر شدید، گسترده و مداوم بر کشور حاکم است، تنها منبع عمده اشتغال و کسب حقوق و درآمد برای معیشت مردم، دولت است.
دسترسی به ثروت و سرمایه و سرمایه گذاری برای تجارت و صنعت آزاد و خصوصی نیز در افغانستان تا حد زیاد به این یگانه منبع، بستگی دارد. بسیاری از تاجران و سرمایه داران و سرمایه گذاران این کشور حداقل در یک قرن آخر، بسیاری از ثروت و دارایی خود را از کسب قراردادهای مختلف در عرصه تدارکات و ساخت و سازها با نهادهای مختلف دولت بدست آورده اند.
دسترسی به این قراردادها بدون نزدیکی و تعلق از زوایای مختلف تباری و اجتماعی به عناصر و مراکز قدرت و یا مشارکت در اقتدار، همیشه دشوار و حتی نامحتمل بوده است. حاکمان و شریکان سفره قدرت سیاسی اغلب در مسند قدرت بگونه نامشروع از اختلاس، تقلب، رشوت، چپاول، قاچاق کالا و مواد مخدر، پولشویی و حتی راه سازی های به ظاهر سازگار با قانون، به جمع ثروت و سرمایه پرداختند و به تاجر و سرمایه دار تبدیل شدند.
اینجا است که اهمیت دولت، مشارکت در دولت و دسترسی به مقام دولتی در افغانستان بسیار حیاتی و بزرگ تلقی می شود و از هر راه و هر دروازه ای و به هر قیمتی، در این مشارکت و کسب مقام تلاش صورت می گیرد. تا زمانی که فقر در این کشور ادامه داشته باشد و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی محقق نشود، این وضعیت ادامه می یابد.